شقایق فراهانی : قضاوت نکنیم | دستمزد نجومی در تلویزیون صحت ندارد | هنرمندانی که زندگی لاکچری دارند انگشت شمار هستند
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۶۱۹۹۰
همشهری آنلاین- فرشاد شیرزادی: شقایق فراهانی، بازیگر سینما و تلویزیون این روزها روی آنتن شبکه سه سیماست. فراهانی در خانواده ای روشنفکر بزرگ شده است. پدرش در سریال امام علی(ع) نقش «معاویه» را بازی می کرد؛ نقشی که کمتر کسی از عهده ایفایش برمی آمد و به قول خودش کتابخانه ای دارد که بیش از ۳۰۰۰ کتاب در آن وجود دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گفت و گوی ما را با شقایق فراهانی بخوانید:
خانم فراهانی، وضع کار با تلویزیون با توجه به دستمزدهایی که وجود دارد، چگونه است؟ شما جزو بازیگرانی هستید که همچنان با تلویزیون کار می کنید. تفاوت دستمزدها با شبکه نمایش خانه، پلتفرم ها و تئاتر به چه شکل است؟
پاسخ به این پرسش خیلی تخصصی است. اما مشکلی که وجود دارد این است که تلویزیون هیچ گاه پرداختی هایش به موقع نیست. این موضوع آسیب بسیار جدی به همه کسانی می زند که باید دستمزد بگیرند. حال چه بازیگر باشد و چه تدارکات و چه در هر صنف دیگری.
می توانم خواهش کنم که برای من خبرنگار و مخاطبانتان این موضوع را کمی بیشتر باز کنید؟
یعنی به موقع پرداخت نمی کنند. تهیه کننده معمولاً می گوید تلویزیون هنوز پرداخت نکرده است...
این تأخیر معمولاً چقدر طول می کشد؟
ممکن است ۶ ماه طول بکشد و ممکن هم هست یکسال. این مشکل بزرگی است که من نوعی وقتی می خواهم با تلویزیون کار کنم با آن مواجه ام. بدیهی است که به صاحب خانه ام نمی توانم بگویم که تلویزیون پول مرا پرداخت نکرده. پرداخت نکردن های به موقع که خیلی به طول می انجامد آسیب جدی و زیادی به کل سریال ها و کارها می زند.
شقایق فراهانی در سریال «نیکان»این موضوع مسبوق به سابقه است یا بدعت شده است؟
همواره چنین بوده و این باعث می شود که من بازیگر کمتر کار کنم یا جایی کار کنم که دستمزدم به موقع پرداخت می کنند.
در پرداخت نقش اول و دوم و دیگر نقش ها عدالتی برای پرداخت دستمزد وجود دارد؟
نه، وجود ندارد.
بستگی به چه چیزی دارد؟
بستگی به ماهیت طرف دارد.
منظورتان تهیه کننده است؟
نه، به هیچ وجه. البته سوء تفاهم نشود، اما ۹۹ درصد تهیه کنندگان همان پولی را هم که به دستشان می رسد، به موقع پرداخت نمی کنند. آنها اغلب شبکه را مقصر می دانند. حال اینکه در این مورد داستان اصلی چیست گاه ما بازیگران اطلاعی پیدا نمی کنیم و نمی دانیم. اما دستمزدهای نقش اول تا دوم و دیگران بستگی به بازیگرش دارد.
چه شد که سریال نیکان را پذیرفتید و در آن بازی کردید؟
نقش را دوست داشتم. سناریو را خواندم و آن نقش را اجرا کردم.
زندگی بازیگران فاصله ای با زندگی مردم عادی دارد که طبیعی است. مردم، در هر طبقه و قشر و صنف دوست دارند، هنرمندان و سلبریتی ها زندگی آنها را درک کنند و با توجه به آن جزئیات، همگام و همراه با آنها باشد. بخشی از این مهم به شکل جزئی نگرانه، شدنی نیست. مردم هم دوست دارند که پا به پای هنرمندان درک بهتر و عمیق تری از زندگی داشته باشند. این مهم هم جزء به کل و کل به جزء شدنی نیست. تصور آنها در بدو امر این است که زندگی بازیگران لاکچری است. با توجه به سختی ها و فراز و فرودهایی که هنرمندان از پس سر می گذرانند در این باره توضیح بدهید. نصویر واقعی زندگی هنرمندان چگونه است؟
اجازه دهید تا پاسخ پرسشتان را به گونه دیگری بدهم. در همه جای جهان چنین تصور و تصویری از زندگی هنرمندان وجود دارد. مردم عادی در همه جای جهان بیش و کم آن تصویری را که در سینما یا فضای مجازی می بینند، باور می کنند. در صورتی که دست کم شاید باور نکنید، کمتر از شمار انگشتان یک دست، در کشور ما، هنرمندان، زندگی ای چنین لاکچری دارند. یعنی تعدادشان انگشت شمار و معدود و محدود است.
بازیگران تلویزیون دستمزد نجومی میگیرند؟| درونش خودمان را کشته و سوزانده و بیرونش مردم را| بازیگران بزرگ شکست خوردهاند؟ «کلیدر» دولت آبادی و «دل کور» فصیح می تواند فیلم شود| نسخه «اورجینال» اصالت خود را از دست داده استوضع هنرمندان با توجه به پیش از کرونا چگونه است؟
ما که در دوران کرونا سر کار بودیم و تفاوتی برای ما نکرد. ما همچنان سر صحنه بوده ایم و سر صحنه کرونا گرفتیم و همچنان کار می کنیم. شاید دو درصد از تهیه کنندگان تلویزیون در این بازه زمانی به موقع دستمزدها را پرداخت کردند. با توجه به کرونا و هزینه ها و همه موضوعاتی که همه مان با آن درگیر بوده ایم و دست و پنجه نرم کرده ایم، تفاوتی بین ما و دیگران نبوده و نیست. علاوه بر اینکه نه چیزی به دستمزدهایمان اضافه شده و نه هزینه درمان را دیگران تقبل کرده اند. همه هزینه های کرونایی را هم خودمان پرداخت کرده ایم. از طرف جایی هم هیچ گونه حمایتی نشدیم. نه از سوی دولت و نه از سوی جایی که برایش کار می کنیم.
شقایق فراهانی و امین حیایی در «کلاه پهلوی»درد دلتان با مردم چیست؟
صحبت هایی که با مردم بخواهم در میان بگذارم زیاد است.
به مخاطبانتان چه صحبت و سخنی دارید؟ کسانی که شما را با توجه به خانواده تان، عقبه و تبار و خانوادگی تان به جای می آورند و دوست می دارند؟
طی تجربه شخصی خودم می گویم و چون سوال کردید نمی خواهم به شما و مردم جسارت کنم. می خواهم بگویم که قضاوت کار بسیار سختی است. چه کسانی که کار می کنند و چه کسانی که کار نمی کنند، قضاوت کردن درباره شان بسیار حساس و دشوار است. در دوره ای قرار داریم که تک تکمان در امتحان بزرگی به سر می بریم و ریشه آن هم باز، به قضاوتی بازمی گردد که ما در همه دهه ها، آن را تکرار کرده ایم. بعدها تاریخ نشان خواهد داد که قضاوت ما چه بی رحمانه یا مشفقانه بوده است. بعدها مشخص خواهد شد که چه کسی کجا ایستاده اند و چه جایگاهی دارند و چه کسی چگونه می اندیشند.
اگر نمی توانیم این قضاوت ها از بین ببریم و حذف کنیم لااقل کم و کمترش کنیم. اگر نمی توانیم آن را کنار بگذاریم رنگ و لعاب به آن ندهیم. یا به زمان واگذار کنیم که حتی اگر شک هم داریم ببینیم که زمان و کائنات قرار است چه چیزی را به ما ثابت کند و نشان دهد.
کد خبر 766427 منبع: همشهری آنلاین برچسبها خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران چهرههای مشهورمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران چهره های مشهور شقایق فراهانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۶۱۹۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عهد کردیم خودسانسوری نکنیم
به گزارش قدس آنلاین، این برنامه در هر قسمت، یکی از پروندههای مهم و چالشی کشور را بدون واسطه بررسی میکند. فصل اول بیواسطه در ۲۶قسمت از شبکه یک سیما پخش شد. این برنامه محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که روی آنتن شبکه یک سیما میرود. درباره جزئیات بیشتر این برنامه با «محمدعلی صدرینیا» کارگردان و تهیهکننده «بیواسطه» گفتوگو کردیم که میخوانید.
در این فصل سراغ فضاهایی رفتید که پیش از این کمتر دوربینی به آنجا رفته بود، مثل کارخانه اسلحهسازی یا مراکز هستهای. تمایز و ویژگی فصل دوم «بیواسطه» را نسبت به فصل اول چه میدانید؟ تلاش ما در فصل دوم این است فضای رنگارنگی از سوژهها، موضوعات و لوکیشنها را داشته باشیم و مانند فصل اول به دنبال این بودیم دوربین «بیواسطه» سراغ روایتهایی برود که مخاطب، کمتر تصویر و تصوری از آنها دارد. در فصل دوم سراغ موضوعاتی رفتیم که مردم امکان حضور در آن فضاها را ندارند؛ مثلاً در قسمت اول به کارخانه اسلحهسازی پارچین رفتیم که یک مجموعه نظامی با حساسیتهای بالای امنیتی است یا قسمتی دیگر سراغ رئیس سازمان انرژی اتمی رفتیم و به موضوع صنعت هستهای پرداختیم. وارد فضاهایی مثل رآکتورها و خط تولید رادیوداروها شدیم که کمتر دوربینی به آنجا رفته است. همچنین در این فصل سراغ برخی معضلات و مشکلات اجتماعی رفتیم که روایتهای کمتر دیدهشدهای در قاب تلویزیون داشتند؛ مثلاً به بعضی از مناطق محروم سیستان و بلوچستان و یا حاشیه شهر تهران رفتیم که تاکنون روایتهای کمی از آنها روی آنتن دیدهایم.
موضوعاتی مثل صنعت هستهای و توان نظامی، موضوعاتی حساس هستند که کمتر برنامهسازی سراغشان رفته است و به دلیل کمبود روایتهای داخلی در این باره، مردم برای یافتن پاسخ پرسشهایشان به روایتهای غیررسمی و رسانههای خارجی هم رجوع میکردند، چه شد که این ضرورت روایتگری، امروز احساس شد؟ اهمیت و ضرورت این موضوع از سالها پیش مشخص بود اما بستگی داشت که تیمهای برنامهساز با چه نگاهی سراغ این موضوعات بروند و اینکه دستگاهها و بخشهایی که باید پاسخگو باشند چقدر همراهی و همکاری کنند. ما از فصل اول در «بیواسطه» با خودمان عهد کردیم خودسانسوری نداشته باشیم. وقتی سراغ موضوعی میرویم، تا جایی که ممکن است پرسشهای مردم را در آن حوزه بپرسیم. در قسمت اول این فصل که سراغ کارخانه اسلحهسازی و مرکز صادرات دفاعی رفتیم درباره مباحث مرتبط با موشک، پهپاد، توان نظامی و اهمیت آن سؤالات صریحی پرسیدیم. در قسمتی که مرتبط با موضوع هستهای بود مسئله اصلی ما، پرداختن به این پرسش مهم در اذهان عمومی بود که با وجود تحریمهای جدی کشورمان بهخاطر انرژی هستهای، منافع این صنعت چیست و چرا اثراتش را نمیبینیم؟ ما تلاش کردیم سراغ این پرسش برویم و به آن پاسخ بدهیم. ولی ماجرا، سمت دیگری هم دارد که نهادها و مسئولان هستند و بستگی به همراهی و همکاری آنها دارد. خوشبختانه وزارت دفاع و سازمان انرژی اتمی با روی خوش ما را همراهی کردند ولی در مسیر تولید برنامه با دستگاههایی مواجه شدیم که همچنان نگاه سنتی دارند و زمانیکه میفهمند مجری برنامه، محمد دلاوری است یا ممکن است سؤالاتی بپرسد که ضعفها و کمکاریشان عیان شود تمایلی به مشارکت ندارند و ترجیح میدهند با حضور در یک برنامه تلویزیونی خنثی، گزارش عملکرد بدهند، به جای اینکه پاسخگو باشند.
ساخت چنین برنامههایی میتواند مسیر برنامهسازی سیاسی را در رسانه ملی هموار کند؟
امید و تلاش ما همین است. تولید برنامه در استودیو برای ما راحتتر و بیدردسرتر است، چرا که هماهنگی لوکیشنهایی خارج از تهران برای تیم تولید، فرسایشی و سخت است اما فکر میکنیم این شکل از پرداخت به سوژهها و مطالبهگری سبب میشود برنامهسازی سیاسی را یک گام به جلو ببریم.
اگر رسانههای رسمی از زیر بار برنامهسازی سیاسی شانه خالی کنند، رسانههای خارجی و غیررسمی وارد این حوزه میشوند و میدان روایتها از سوی راویان داخلی خالی میشود. همینطور است. معمولاً رسانه ملی تمایل به ساخت برنامههای سیاسی دارد تا مرجعیت رسانهای داشته باشد ولی بخشی از ماجرا به نهادها و دستگاههای مختلف برمیگردد که آنها هم باید این نگاه را داشته باشند. ما در مسیر تولید فصل دوم «بیواسطه» دستگاهها و وزارتخانههایی را داشتیم که با آغوش باز پذیرای ما بودند و ضعفها و قوتهایشان را صادقانه میگفتند اما گارد برخی از دستگاهها و نهادها به روی ما بسته بود و حتی به صورت غیررسمی میگفتند سمت ما نیایید. این ناشی از ضعف عملکردی آن دستگاه یا نگاه دهه شصتی روابط عمومیهایشان به رسانه است. حتی این نگاه وجود دارد که اگر دیده نشوند یا فراموش شوند بهتر از این است که در معرض توجهات رسانهای قرار گیرند.
مرز استقلال رأی در روایتهای «بیواسطه» که سفارشدهنده آن، سازمان اوج و پخشکنندهاش رسانه ملی است تا کجاست؟ «بیواسطه» وقتی موفق خواهد بود که واقعیت ایران امروز را به مخاطبان نشان دهد. این واقعیت، اجزای مختلفی دارد که شامل پیشرفتها، ضعفها، قوتها و کمبودها در حوزههای مختلف میشود. آنجایی مخاطب، ما را باور خواهد کرد که بفهمد واقعیت را به او میگوییم، یعنی هم نیمه پر لیوان را به او نشان میدهیم و هم نیمه خالی را. ما سعی نکردیم دوربین «بیواسطه» را به دوربین تبلیغاتی یکطرفه تبدیل کنیم. هم سراغ پیشرفتها میرویم و هم ضعفها. تلاش ما این است روایتی واقعی از اتفاقات و ماجراها داشته باشیم، چون نقطه مطلوب ما و مخاطبان، همینجاست. ما در عصری زندگی میکنیم که روایتها یکسویه نیستند و اگر درباره موضوعی روایتی داشته باشیم که درست نباشد، روایت دیگری از آن در شبکههای اجتماعی منتشر میشود؛ پس اعتماد مخاطب برایمان مهم است.
گاهی هزینههای اجتماعی که تلویزیون پس از پخش برنامههای سیاسی داده آنچنان سنگین بوده که ترجیح میدهد سراغ اینگونه از برنامهسازی نرود، اما نپرداختن به موضوعات روز در رسانه ملی چه هزینههایی برای جامعه پرسشگر امروز دارد؟ بهنظرم رسانه ملی باید برندهای ماندگار در برنامهسازی سیاسی داشته باشد و این برندها، مقطعی نباشند. اگر قرار است روی افکار عمومی اثرگذار باشد باید تحملش را بالا ببرد تا بتواند برندهایی از برنامههای تلویزیونی سیاسی جدی را خلق کند که مجری معتبر و دارای کاراکتر ویژه داشته باشد. در گام اول، تلویزیون باید در حوزه برنامهسازی سیاسی، برندسازی کرده و سپس آن برند را حفظ کند. ما با موضوعات مختلفی در جامعه مواجه هستیم که در مقاطع مختلف درباره آن، برنامهای ساخته و هر بار برند جدیدی خلق میشود. مثلاً در مقطع انتخابات، یکسری برنامهها روی آنتن میرود که با گاردهای بازتری به موضوعات روز جامعه میپردازد و پس از پایان انتخابات، آن برنامه و پرداخت به آن موضوعات، تمام میشود. مثلاً مسئله حجاب در مقطعی حساسیت بیشتری دارد و در یک بازه زمانی کوتاه، برنامههای گفتوگو محور با رویکردی باز در این باره روی آنتن میرود اما بعد تعطیل میشود. رسانه ملی بابت این برنامهها، هزینههای اجتماعی میدهد در حالیکه اگر برندهایی ثابت با رویکردی مشخص طی سالها ساخته شود و همیشه روی آنتن برود، اعتبار و مخاطب پیدا میکند. در چنین وضعیتی، آن برنامه سیاسی و اجتماعی برند میتواند در موقعیتهای مختلف، موضوعاتش را متناسب با شرایط روز به آن مباحث اختصاص دهد ولی وقتی نگاهها مقطعی شود سبب میشود هر دفعه، برند جدیدی خلق شود و برای جا افتادن و اعتباربخشی آن، هزینه و تلاش مضاعفی صورت گیرد ولی زمانیکه بناست اثرگذار باشد، آن ماجرا تمام شده و برنامه هم تعطیل میشود. این رویکرد، اشتباه است و در این سالها ضربهاش را در مدیریت افکار عمومی خوردیم. کاش برندهای ماندگار برنامه سیاسی را در تلویزیون داشته باشیم و مدیران سازمان، فشارهای بیرونی که به صدا و سیما میآید را تحمل کنند تا این برنامهها استمرار یابند. امیدوارم برنامه «بیواسطه» در یک بازه زمانی طولانی روی آنتن بماند و به یک برنامه مقطعی تبدیل نشود. اگر قرار باشد «بیواسطه» به برنامهای مطالبهگر تبدیل شود که هر بار سراغ پروندههای جدید و جنجالی میرود، مماشات نمیکند و بررسی دقیق و موشکافانه دارد، باید به برندی ثابت تبدیل شود. در صورت استمرار در ساخت و پخش چنین برنامههایی میتوان به اثرگذاری آنها در طولانی مدت امیدوار بود. زهره کهندل